ولادت با سعادت حضرت امام رضا (ع) بر همه شما عزیزان مبارک باد
ولادت با سعادت حضرت امام رضا (ع) بر همه شما عزیزان مبارک باد
حدیث امام رضا (ع): ۱۰ خصلتی که نشانۀ کمال عقل است
طبق روایتی، عقل وسیلهای برای عبودیت و رسیدن به بهشتهای جاودان است. امام رضا (ع) به ۱۰ خصلتی اشاره کردند که نشانۀ کمال عقل است.
همانطور که در ضرب المثل بیان شده:
دشمن دانا بلندت میکند بر زمینت می زند نادان دوست
عقل آنقدر اهمیت دارد که دشمن را بر دوست مقدم میکند.
حتما تا به امروز این سؤال برایمان بارها تداعی شده که نشانه فرد عاقل چیست و یا چه ویژگیهایی دارد. در دنیای مدرن امروز، به تبعِ عصر تکنولوژی، تغییر ذائقههای مردم و تغییر سبک زندگی، شاید در نگاه عوام، عاقل فردی باشد که به موفقیتهای تحصیلی و بعد قدرت و ثروت دست یابد و مراحل موفقیت را تا رسیدن به موقعیتهای خوب اجتماعی طی کند، هرچند برای کسب چنین موفقیتی از اخلاق عبور کند و دیگران را فدای خواستههای دنیوی خود کند. از این جهت است که میبینیم صاحبان قدرت و ثروت مورد تمجید کاذب اطرافیانشان هستند و سایرین او را فردی موفق و عاقل تلقی میکنند.
ابَوُالصّلت هَروى روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (علیه السّلام) رفتم.
حضرت فرمود: که اى ابوالصَّلْت اکثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است ، پس تدارک و تلافى کن در آن چه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایّام گذشته این ماه کرده اى و بر تو باد که بر آنچه نافع است براى تو رو آورى و دعا و استغفار بسیار کن و تلاوت قرآن مجید بسیار کن و توبه کن به سوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مى کرده اى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکّل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکّل کند خدا او را بس است .
و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را:
اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده اى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان.
به درستى که حقّ تعالى در این ماه، بنده هاى بسیاری را از آتش جهنّم به حرمت ماه مبارک رمضان آزاد مى گرداند.
متن کامل روایت؛
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، «دولتمند خالف» خواننده مشهور تاجیکستانی بعد از مدتها مبارزه با بیماری سرطان در ۷۴ سالگی درگذشت.
این موسیقیدان، نوازنده و خواننده تاجیک استاد موسیقی محلی منطقه جنوب تاجیکستان بود که فلک نام دارد. او اجراهای متعددی از اشعار شاعران برجسته فارسیزبان در نقاط مختلف جهان داشت، اما برای مردم ایران بیشتر با قطعه صمیمی «پناه» در وصف دلداگی به آستان مقدس حضرت علی بن موسی الرضا(ع) شناخته میشود.
شعر قطعه «پناه» سروده شاعر معاصر ایرانی، محمود حبیبی کسبی بود و آهنگسازی این اثر را طویجان آتابای نیازی به عهده داشت.
«بوم»، «بهار آمد» و «دور مشو» از دیگر آثار این هنرمند فقید است.
حضرت فاطمه معصومه(س)، خواهر گرامی امام رضا(ع) در سال 173 ق در مدینه به دنیا آمد. ایشان بانویى سخنور، معلمی توانا و در زهد و تقوا برجسته بود. حضرت معصومه(س) یک سال پس از ورود برادرش به خراسان به قصد دیدار وی از مدینه به سمت خراسان حرکت کرد، اما پس از حوادثی که در شهر ساوه برای آن حضرت پیش آمد، بیمار شد. چون حضرت معصومه(س) در شرافت و فضیلت شهر قم احادیثی را از پدران خود شنیده بود، عزم این شهر کرد و پس از 17 روز توقف در قم، به ملکوت اعلی پیوست. آرامگاه با شکوه آن حضرت در قم، محفل و زیارتگاه مردم و ارادتمندان به اهل بیت (ع) است.
مطالب مرتبط : فاطمه معصومه (س) ، امام رضا (ع) ، قم
اِمام رضا (علیه السّلام) : کافى ، ج 8 ، ص 347، ح 546؛ دانش نامه عقاید اسلامى، ج 9، ص 120
|
مرحوم دولابی نقل کردند که:
در همسایگی مرحوم شهید مطهری خانم بیحجابی زندگی میکرد که یک باره چادری شده بود. خودش تعریف کرده بود که ما اصلاً اهل دیانت نبودیم. یک بار به قصد تفریح با شوهرم به مشهد رفتیم و چند روزی که آنجا بودیم در تفریحگاهها گذراندیم.
روز آخر که میخواستیم به تهران برگردیم من از خیابان جلوی حرم مطهر امام رضا(ع) عبور میکردم که از خیابان نگاهم به ایوان حضرت افتاد. سلامی کردم و رد شدم.
شب خواب دیدم که حضرت رضا(ع) فرمودند: کسی که دعای یا من تحل به عقد المکاره (که در مفاتیحالجنان و صحیفه سجادیه است) را بخواند ما دست او را میگیریم.
بعد از بیدار شدن از خواب آن دعا را خواندم و تمام زندگیم متحول شد و روح دیانت بر زندگی ما حاکم شد. ائمه(علیهمالسلام) حتی کوچکترین اظهار ارادت و محبتی را بیپاسخ نمیگذارند.
مصباح الهدی، ص283 و284
متن و صوت دعای یا من تحل به عقد المکاره در این وبلاگ - کلیک کنی
1396/04/31
شیخ طوسی نیز در کتاب مصباح میگوید امام جواد (ع) در روز دهم ماه رجب سال 195 هجری قمری متولد شده است.
در میان اقوال ، قسمتی از دعای ناحیه مقدسه ، قول شیخ طوسی را تایید می نماید آنجا که حضرت می فرمایند: " اللهم انی اسئلک بالمولودین فی رجب محمدبن علی الثانی و ابنه علی بن محمد المنتخب ..." (مفاتیح - اعمال ماه رجب)
شخصی بنام ابن ابی نجران نقل می کند :حسین پسر قیاما ،از سران فرقه واقفیه ، به حضرت امام رضا علیه السلام گفت:« آیا تو امام هستی؟» حضرت فرمود:« آری.» او گفت: « به خدا قسم که تو امام نیستی.» حضرت رضا علیه السلام مدتی سر را پایین انداخت، سپس سر بلند کرد و فرمود: « چرا فکر میکنی که من امام نیستم؟»
او پاسخ داد:« از امام صادق علیه السلام برای ما روایت شده که امام، عقیم ( بدون نسل) نیست و تو اکنون به این سنوسال رسیدهای و فرزند پسری نداری.»
حضرت رضا علیه السلام این بار طولانیتر از بار پیش، سر پایین انداخت؛ آنگاه سر بلند کرد و فرمود: « قسم به خدا که مدت زیادی نخواهد گذشت که خداوند، پسری به من عطا کند.»
ابن ابی نجران میگوید: « از آن به بعد ما ماهها را شمارش کردیم. خداوند کمتر از یک سال بعد، حضرت امام محمد جواد علیه السلام را به امام رضا علیه السلام عنایت فرمود.»
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ.
ترجمه صلوات خاصه امام رضا (ع):
بارالها درود و رحمت فرست بر على بن موسى الرضا پسندیده پیشواى پارسا و منزه. و حجت تو بر هر که روى زمین است و هر که زیر خاک بسیار راستگو و شهید. درود و رحمتى فراوان و کامل و با برکت و متصل و پیوست و پیاپى و دنبال هم همچون بهترین رحمتى که بر یکى از اولیائت فرستادى.
فایل صوتی با صدای استاد انصاریان
فایل صوتی با صدای محمد اصفهانی
بخش اول : زندگینامه حضرت احمد بن موسی (علیهما السلام)
حضرت سید امیر احمد(علیه السلام) ملقب به شاهچراغ و سیدالسادات الاعاظم، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم(علیه السلام) است.
پسران امام هفتم علیه السلام بنا به مشهور نوزده نفر می باشند. حضرت احمد بن موسی(علیهما السلام) و محمد بن موسی(علیهما السلام) از یک مادر که ((ام احمد)) خوانده میشد متولد گردیدند.
فضائل مادر حضرت شاهچراغ(علیه السلام(
علامه مجلسی در کتاب ((مراة العقول)) در شرح حدیث پانزدهم می گوید:
ام احمد مادر بعضی اولاد آن حضرت می بود و او داناترین، پرهیزگارترین و گرامی ترین زنهایش در نزد آن حضرت بود که اسرار خود را به وی می سپرد و اماناتش را نزد او ودیعه می نهاد.
در کتاب اصول کافی در باب ((امام در چه زمانی میداند امام است)) آمده است که حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام) امانت سربمهری به ((ام احمد)) سپردند و فرمودند بعد از شهادت من هر کس از اولاد من در طلب این امانت آمد خلیفه و جانشین من است. با او بیعت نما که جز خدا کسی خبر از این امانت ندارد. بعد از شهادت امام موسی(علیه السلام) حضرت امام رضا(علیه السلام) به نزد ام احمد آمدند و امانت پدر را طلبیدند. ام احمد بگریه افتاد و دانست که امام (علیه السلام) شهید شده اند. پس آن بانوی محترمه امانت را بر حسب وصیت آنحضرت به امام رضا(علیه السلام) تقدیم نمود و با ایشان بعنوان امام هشتم شیعیان بیعت کرد.
شیخ ما ثقة الاسلام نوری(نُوَّرَاللهُمرقَدَهُ) در کتاب «دارالسلام» از شیخ خود مرحوم خلد مقام، عالم ربانی، جناب حاج ملاّ فتحعلی سلطانآبادی نقل فرموده است: که فاضل مقدس آخوند ملاّ محمّد صادق عراقی درنهایت سختی و پریشانی و بدحالی بود و بههیچوجه در کارش گشایشی فراهم نمیآمد تا آنکه شبی در خواب دید که در یک وادی خیمه بزرگی با گنبدی برپاست، پرسید این خیمه از کیست؟گفتند: از کهف حصین [دژ محکم] و غیاث مضطر مستکین [یاریگر هر بیچاره درمانده] امام قائم حضرت مهدی و امام منتظر مرضی (عجلّ الله فَرَجَهُ) میباشد.
پس با شتاب خدمت آن حضرت شرفیاب شد و سختی حال خود را به آن جناب عرضه داشت و از آن بزرگوار دعایی برای گشایش کار و رفع غم خویش خواست. امام عصر(عج) او را به سیدی از اولاد خود ارجاع نمود و به او و خیمهاش اشاره فرمود. آخوند از خدمت حضرت مرخص شده و به خیمهای که حضرت به آن اشاره فرموده بود رفت. دید که سید سند و حبر معتمد [دانشمند مورد اطمینان] عالم امجد مؤید، جناب آقا سید محمّد سلطانآبادی است که در آن خیمه روی سجّاده نشسته، مشغول دعا و قرائت است.
آخوند به محضر سید سلام کرد و حکایت حال خود را برای او بازگفت. سید او را برای گشایش کار و فراخی روزی دعایی تعلیم کرد. پس از بیدار شدن از خواب درحالیکه آن دعا در خاطر او بود قصد خانه سید کرد با آنکه آخوند پیشازاین خواب با سید به دلیلی که بیان نمیکرد رابطه خوبی نداشت و او را ترک گفته بود.چون به خدمت سید رسید او را به همان صورت که در خواب دیده بود مشاهده کرد که در مصلّایش نشسته، مشغول ذکر و استغفار است،
به سید سلام کرد، سید جواب سلامش را داد و لبخندی زد، چنانکه گویا از داستان آگاه باشد !پس آخوند از سید برای گشایش امر خود دعایی خواست. سید همان دعایی را که در خواب به او آموخته بود تعلیم کرد، آخوند مشغول به آن دعا شد و در اندک مدتی دنیا از هرسو به او روی آورد و از سختی و تنگدستی بیرون آمد.
مرحوم حاج ملاّ فتحعلی از سید به مدح شایستهای تعریف میکرد و چندی به زیارتش نائل شده و زمانی چند هم شاگردی او را نموده بود.
سید در خواب و بیداری به آخوند سه چیز را تعلیم نموده بود:
اوّل: آنکه پس از فجر دست بر سینه گذارد و هفتاد مرتبه«یا فَتّاح»[ای گشاینده مشکلات] گوید.
دوّم: آنکه به خواندن این دعا که در کتاب کافی است مداومت نماید. دعایی که حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآله) به فردی از صحابه خویش که به ناخوشی و پریشانی مبتلا بود تعلیم داد و از برکت خواندن این دعا ناخوشی و پریشانی در اندک زمانی از او برطرف گشت:
لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ ، تَوَکَّلْتُ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَایَمُوتُ ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً ، ولَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِى الْمُلْکِ ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیراً.
هیچ نیرو و توانی نیست مگر آنکه به خدا متکی است، توکل دارم بر زنده جاودانی که هرگز نمیمیرد و ستایش خدای را که فرزندی نگرفته و در فرمانروایی شریکی برایش نبوده و از خواری و ناتوانی سرپرستی نداشته است و بیاندازه بزرگش شمار.
سوّم: آنکه به دنبال نمازهاى صبح «دعایى» که از شیخ بزرگوار ابن فهد روایت شده را بخواند:شیخ ابن فَهد در کتاب «عدّة الدّاعی» از امام رضا(علیهالسلام) روایت کرده: هرکس پس از نماز صبح این کلمات را ادا کند حاجتی نخواهد مگر آنکه برایش فراهم شود و خداوند آنچه برای او اهمیت دارد برایش آماده سازد و آن سخن این است:
بِسْمِ اللّٰهِ وَصَلَّى اللّٰهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ ، ﴿وَأُفَوِّضُ أَمْرِى إِلَى اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ ، فَوَقَاهُ اللّٰهُ سَیِّئاتِ مَا مَکَرُوا﴾، ﴿لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ، فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنِینَ﴾ . ﴿حَسْبُنَا اللّٰهُ وَنِعْمَ الْوَکیلُ ، فَانْقَلَبُوا بِنِعْمةٍ مِنَ اللّٰهِ وَفَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ﴾ ، مَا شَاءَ اللّٰهُ لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ ، مَا شَاءَ اللّٰهُ لَامَا شَاءَ النَّاسُ؛مَا شَاءَ اللّٰهُ وَإِنْ کَرِهَ النَّاسُ
به نام خدا، درود خدا بر محمد و خاندانش، کارهایم را تنها به خدا واگذار میکنم چه خدا به حال بندگان خویش آگاه است، پس خدا او را از نیرنگ آنها نگاه داشت، معبودی جز تو نیست، پاک و منزهی، همانا من از ستمکاران بودم، پس به درخواست او (یونس) پاسخ گفتیم و او را از غم رهانیدیم و بدینسان مؤمنان را رهایی میبخشیم، خدا ما را بس است و نیکو وکیلی است، پس همراه با نعمت و فضل خدا و درحالیکه هیچ آسیبی به آنها نرسیده بود بازگشتند. آنچه خدا بخواهد همان میشود، هیچ نیرو و توانی نیست جز آنکه به خدا متکی است. آنچه خدا بخواهد آن میشود نه آنچه مردمان بخواهند؛آنچه خدا بخواهد خواهد شد گرچه مردمان خوش ندارند،
حَسْبِىَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِینَ ، حَسْبِىَ الْخالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ ، حَسْبِىَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِینَ ، حَسْبِىَ اللّٰهُ رَبُّ الْعالَمِینَ ، حَسْبِى مَنْ هُوَ حَسْبِى ، حَسْبِى مَنْ لَمْ یَزَلْ حَسْبِى ، حَسْبِى مَنْ کَانَ مُذْ کُنْتُ لَمْ یَزَلْ حَسْبِى ، حَسْبِىَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ ، وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
کفایت میکند پروردگار مرا از یاری پروردگان، آفریدگار مرا از کمک آفریدهها، روزی دهنده مرا از لطف روزیخواران، خدای یکتا پروردگار جهانیان کفایتم میکند، مرا بس است آنکه بهحقیقت مرا بس است، مرا بس است آنکه همواره مرا بس است، مرا بس است آنکه همواره از آنگاهکه بودهام مرا بس بوده است، مرا بس است خدایی که معبودی جز او نیست، بر او توکل نمودم و اوست پروردگار عرش بزرگ.این اوراد و اذکار را باید غنیمت شمرد و به خواندن آنها اهتمام داشت و از فوائدش غفلت نکرد.
منبع: مفاتیح آنلاین- تعقیب نماز صبح
این دعای خیلی خوبیه
من همیشه یعنی هر وقت توفیقی باشه می خونم .
لطفا هر کس خوند برای امام زمان (عج) و رهبر عزیزمون هم دعا کنه.
ان شاءالله گرفتاریهای همه مسلمان ها برطرف و شر دشمنان و منافقین از ملت اسلامی برطرف بشه مخصوصا شر شیطان بزرگ آمریکا.
در میان مردم کمتر کسی پیدا می شود که نام و آوازهی آیت الله شیخ حسنعلی مقدادی اصفهانی (معروف به نخودکی) را نشنیده باشد.
گرچه قریب به هشتاد سال از وفات این عارف وارسته می گذرد، ولی نسل جدید ارتباط معنوی خوبی با ایشان برقرار کرده است.
شاهد این ادعا می تواند ازدحام جمعیتی باشد که در هر ساعتی از شبانه روز گوشهی صحن عتیق (انقلاب)، در حرم مطهر رضوی (علیه آلاف التحیة و الثناء) در کنار مرقد آن عالم جلیل القدر قابل مشاهده است.
بسیاری از افراد با اعتقاد راسخ به زیارت آن جناب مشرف می شوند و حاجات مادی خود را دریافت می کنند.
برخی نیز برای رفع گرفتاری های دنیوی یا بر آمدن حوائج خود، از دستور العمل های عرفانی او استفاده می نمایند.
فرزند ایشان «حاج شیخ علی مقدادی (ره)» در کتاب «نشان از بی نشان ها» نقل می کند:
سالها پیش پدرم فرموده بودند:
« باری مصمم شدم که به نجف اشرف رحل اقامت افکنم، لیکن در آن هنگام که در یکی از اطاقهای صحن عتیق رضوی در مشهد، به ریاضتی سرگرم بودم، در حال ذکر و مراقبه، دیدم که درهای صحن مطهر عتیق بسته شد و ندا بر آمد که حضرت رضا سلام الله علیه اراده فرموده اند که از زوار خویش سان ببینند.
پس از آن، در محلی جنب ایوان عباسی، در همین نقطه که اکنون مدفن پدرم می باشد، کرسی نهادند و حضرت بر آن استقرار یافتند و به فرمان آن حضرت درب شرقی و غربی صحن عتیق گشوده شد، تا زوّار از در شرقی وارد و از در غربی خارج گردند. در آن زمان دیدم که پهنه صحن مالا مال از گروهی شد که برخی به صورت حیوانات مختلف بودند و از پیشاپیش حضرتش می گذشتند و امام علیه السلام دست ولایت و نوازش بر سر همه آن زوار حتی آنها که به صور غیر انسانی بودند، می کشیدند و اظهار مرحمت می فرمودند.
پس از آن سیر و شهود معنوی و مشاهده آن رأفت عام از امام علیه السلام، بر آن شدم که در مشهد سکونت گزینم و چشم امید به الطاف و عنایات آن حضرت بدوزم. »
پدرم، پس از ذکر این واقعه، محل استقرار کرسی امام علیه السلام را برای مدفن خود، پیش بینی و وصیت فرمودند و بالاخره به خواست خدا، قبل از اذان صبح دوشنبه، در همان نقطه مبارک مدفون شدند.
داستان زیر، ملاقات آن عارف وارسته با مولای عصر خویش حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) است.
مرحوم حاج شیخ حسنعلى نخودکى مى فرمودند: (براى مسأله یک سال تمام به عبادت وریاضت مشغول شدم ودرخواست من این بود که شرفیاب حضور حضرت ولى عصر (علیه السلام) شوم وسرمایه اى از آن حضرت بگیرم.
پس از یک سال، شبى به من الهام شد که فردا در بازار خربزه فروشان اصفهان اجازه ملاقات داده شده است.
در اصفهان بازارچه اى بود که تمام دکّانهاى اطراف آن خربزه فروشى بود وبعضى هم که دکّان نداشتند خربزه را قطعه قطعه مى کردند ودر طبقى مى گذاشتند وخورده فروشى مى کردند.
فرداى آن شب پس از غسل کردن و لباس تمیز پوشیدن با حالت ادب، روانه بازار شدم. وقتى داخل بازار شدم از یک طرف حرکت مى کردم و اشخاص را زیر نظر مى گرفتم ناگاه دیدم آن دُرّ یگانه عالم امکان، در کنار یکى از این کسبه فقیر که طبق خربزه فروشى دارد نزول اجلال فرموده است.
مۆدّب جلو رفتم و سلام عرض کردم. جواب فرمودند و با نگاه چشم فرمودند: (چه مى خواهى؟)
عرض کردم: (استدعاى سرمایه اى دارم).
آن حضرت خواستند جندک (پول خورد آن زمان) به من عنایت کنند.
من عرض کردم: (براى سرمایه مى خواهم).
پس از پرداخت آن خوددارى فرمودند ومرا مرخّص کردند.
وقتى به حال طبیعى آمدم فهمیدم که هنوز قابل نیستم! لذا یک سال دیگر به عبادت و ریاضت به منظور رسیدن به مقصود مشغول شدم.
پس از آن روز گاهى به دیدن آن مرد عامى خربزه فروش مى رفتم و گاهى به او کمک مى کردم. روزى از او پرسیدم: (آن آقا که فلان روز این جا نشسته بودند چه کسى هستند؟)
گفت: (او را نمى شناسم، مرد بسیار خوبى است گاهگاهى این جا مى آید و کنار من مى نشیند و با من دوست شده است. بعضى از اوقات که وضع مالى من خوب نیست به من کمک مى کند).
سال دوّم تمام شد باز به من اجازه ملاقات در همان محلّ عنایت فرمودند. در این دفعه آدرس را مى دانستم، مستقیماً به کنار طبق آن مرد رفتم ودیدم حضرت روى کرسى کوچکى نزول اجلال فرموده است.
سلام عرض کردم. جواب مرحمت فرمودند و باز همان چند جندک را مرحمت فرمودند و من گرفته سپاسگزارى کردم و مرخّص شدم.
با آن چند جندک مقدارى پایه مُهر خریدم ودر کیسه اى ریختم و چون فنّ مُهرکنى را بلد بودم هر چند وقت، کنار بازار مى نشستم و چند عدد مهر براى مشتری ها مى کندم، البته به قدر حداقلى که به آن قناعت مى شود، و از آن کیسه که در جیبم بود پایه مهر برمى داشتم بدون آنکه به شماره آنها توجّه کنم.
سالهاى سال کار من موقع اضطرار استفاده از آن پایه مهرها بود و تمام نمى شد و در حقیقت در سر سفره احسان آن بزرگوار مهمان بودم).
منبع: نشان از بی نشان ها. علی مقدادی
السلام علیک یا امام رضای غریب
آقا ما هم مثل شما غریب هستیم . اصلا تو این روزگار ، مأمون ها زیاد شده اند و مردم انقلابی ایران همه غریب شده اند . از رهبر عزیزمان گرفته تا حاج آقا رئیسی عزیز و مردمی که خالصانه به او رای دادند.
ما امیدواریم اندوه دلمان را برطرف کنید و ما را و رهبر ما را یاری کنید تا انقلاب را از دست ناهلان و نامحرمان بدر آوریم.
مشتاق زیارت شما
رونوشت : به خادم الرضا (ع) آیت الله رئیسی
این یک نمونه از شرایط فتنه گران با لاریجانی: