ماجرای خواب همسر شهید یاسینی و سقوط هواپیمای او/ وقتی کردهای ایران یاسینی را با عراقیها اشتباه گرفته و کتکش زدند
زهرا نگهداری همسر شهید نقی و مادرشهید داود کریمی و مداح اهلبیت (علیهمالسلام) حاج محمود کریمی است که بعد از گذشت 7 دهه از عمرش، با بیان خاطراتی از همسر و فرزند شهیدش میگوید. حاج خانم دوست دارد او را «حاج خانم کریمی» صدا کنیم.
حاصل ازدواج او با نقی کریمی دو پسری شد که داود کریمی در جبهه های هشت سال دفاع مقدس پس از شهادت پدر، شهید شد و این روزها محمود کریمی از مداحان برجسته کشور شده است.
جمعی از طلایهداران، خانوادههای شهدا، هنرمندان، نویسندگان، امدادگران، پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس با رهبر انقلاب دیدار کردند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران نفر از «طلایهداران و پیشکسوتان دفاع مقدس و فعالان حوزههای مختلف تبیین و روایتگری جنگ تحمیلی»، با تشریح ابعادی از عظمت دفاع مقدس و دستاوردهای ایستادن ملت ایران بر سکوی پیروزی آن رویارویی دشوار، حفظ تمامیت ارضی، آشکار شدن توانایی و ظرفیت عظیم ملت ایران، گسترش مرزهای غیر جغرافیایی کشور و رشد و استحکام مفهوم و فرهنگ مقاومت در داخل و در جهان را از نتایج دفاع همگانی ایرانیان در مقابل جبهه قلدران جهانی و صدام خبیث خواندند و تاکید کردند: شکوفایی استعدادها و بروز قدرت و ابتکار جوانان کشور در دفاع مقدس، نشان داد جوانان همیشه قادرند همه مسائل کشور را حل کنند.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، آزاده مصطفی ترک همدانی میگوید: مرحوم حجت الاسلام ابوترابی در دوران اسارت برایمان خاطرات و معجزات زیادی تعریف میکرد که خاطره زیر یکی از همان هایی است که ایشان برایمان گفت و در کتاب اروند منتشر شده است.
سید آزادگان گفت: در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان میگفتیم، اما به گونه ای که عراقی ها متوجه نشوند.
روزی جوان هفده ساله ضعیف و با جثهای نحیف، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «اذان میگویی؟ بیا جلو!»
یکی از برادران به نام اسدآبادی میدانست که اگر این مؤذن جوان ضعیف با آن جثه نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید. به سمت پنجره رفت و به نگهبان عراقی گفت: «من اذان گفتم نه او».
آن بعثی گفت: «او اذان گفت».
خاطره بیاد ماندنیِ خلبانِ زنِ نیروی دریایی آمریکا، کارا هولتگرین جمعی ناو هواپیمابر آبراهام لینکن… از کمک یک خلبان ایرانی
سال ۱۹۹۱ در جنگ اول خلیج فارس درگیری در اوج خودش بود که دستور ماموریت برام صادر شد، خیلی سریع با کابین دومم سرگرد توماس مسئول رادار هواپیما به سمت هواپیمای خودمون روی عرشه رفتیم و اف ۱۴ دی به شماره ۳۲۶۵ رفتیم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج گلستان ، آزادسازی خرمشهر یکی از مهمترین اهداف عملیات بیت المقدس در دوره جنگ ایران و عراق بود که پس از 578 روز اشغال، در روز سوم خرداد 1361 در ساعت 2 بعد از ظهر پس از 34 روز نبرد بیامان به طور کامل از اشغال نظامیان عراق خارج شد.
این عملیات توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام گرفت. روز سوم خرداد به عنوان نمادی از پیروزی، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن یاد میشود و این روز را به عنوان روز مقاومت، ایثار و پیروزی میدانیم.
بازهم سخن از حماسه آفرینی دلاور مردان سرزمینم شد. ای شهیدان پاک سرشت، ای دلاورمردان آسمانی هنوزهم رشادت و مردانگی شما برسر زبانهاست. چه روز باشکوهی است سوم خرداد...
لحظه به لحظه آن پراز خاطرات تلخ و حتی شیرین است. لحظههایی توأم با ایثار و رشادتهای دلاورمردان. میخواهم تاریخ را رقم بزنم و از حماسه سبز آزادی خرمشهر بگویم. میخواهم از ویران شدن کوچهها و خانههایش، از نگاه انتظار مادر و فرزندانت، از لالههای شکفته از خون پاک شهیدانت، نخلهای برزمین افتاده، از دل خون کارون و از صدای خمپاره و چرخهای تانکها که بیرحمانه بر خاکت پای کوبیدند سخن بگویم.
میخواهم از اسارت بیرحمانه 578 روزت که مظلومانه در چنگال بیرحم دشمن اسیر بودی بازگویم. چشم زمین از قدمهای انسانهای بیرحم به تنگ آمد و صبر طاقتش تمام شد و تحمل به سر آمد. قلمی زینت داده شده به عظمت و عطوفت پروردگار میخواهم تا دل انگیزترین و باشکوه ترین نثرها را برایت بنویسم تا مرهمی بر زخم هایت باشد.
زمانی که خاطرات اسارت و رها شدنت را مرور میکنم احساس مقدسی سراپای وجودم را فرا میگیرد و من به تو ،به کارون همیشه خروشانت، به غیرت مردان و زنانت میبالم و در پیشگاه پروردگار بیهمتا سر تعظیم فرود میآورم و در دل زمزمه میکنم که خرمشهر را خدا آزاد کرد.
خرمشهر، ای شهرآزادگی و غیرت، حماسه گاه حسین فهمیده و لحظههای بیقراری محمد جهان آرا، مسجد جامعات که در دل امید پیروزی را سر میداد تا اینکه در لحظه رهاییات پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی ایران را بر بام خود به اهتراز در آورد.
راز این پیروزی در این بود که خرمشهر، دشت نینوا شد و ماندن در خرمشهر و دفاع از آن معنای شهادت را برخود گرفت مانند شبی که حسین بن علی (ع) یارانش را دعوت به دفاع از دین کرد. من میدانم که ما نعمت داشتن آزادی و استقلال، امنیت را مدیون شهیدان، اسراء و جانبازانی هستیم که دلاورمردانه جنگیدند و برای رویارویی با دشمن و جلوگیری از غارت سرزمینشان خود رابه آب و آتش زدند و از جان شیرین گذشته و شهادت را نصیب خود کردند. آنها عاشقانه به دیدار پروردگارشان شتافتند و نشان شهادتشان را تقدیم سرور و سالار شهیدان حسین کردند.
فتح خرمشهر یک حماسه تاریخی و باشکوه است. شایسته است این روز بزرگ را ارج نهیم و بر روح پاک شهیدان به ویژه شهدای خرمشهر درود فرستیم و تلاش کنیم تا این حماسه باشکوه را هم چنان زنده نگه داریم.
انتهای پیام/
طراحی چهره را در نمای بزرگتر با دقت ببینید.
بسم الله الرحمن الرحیم
به گزارش خبرگزاری تسنیم از خرمآباد، زمانی مسافر قدم در حریم حق میگذارد و خود را در وادی معبود میبیند، دیگر مسافر نیست بلکه مهمان ویژهای است که میزبانش حرم حق است.
در طول هشت سال دفاع مقدس، ایران اسلامی شهدای زیادی را نثار انقلاب کرد و غیورمردان لرستان نیز تا آخرین قطره خون پای حق و دفاع از میهن خویش ایستادند.
آری؛ لرستان مهد غیور مردانی است که لبیکگویان قلمرو نفس خویش را فتح کردند و از قید شیطان درون رهایی یافتند، عاشقانی که مردانه ایستادند و رفتند تا بمانند و ثبت تاریخ شوند.
یکی از عملیات غرورآفرین رزمندگان دلاور در طول هشت سال دفاع مقدس عملیات «حاج عمران» بود که از عملیات پیچیده دوران دفاع مقدس به شمار میرود؛ رزمندگان غیور لرستان در این عملیات نقش بیبدیلی داشتند و با حضوری قدرتمند در این عملیات نقشه دشمن را با شکست مواجه کردند.
رژیم بعث عراق در یک دفاع متحرک با 7 تیپ و 12 گردان کماندویی به هدف بازپسگیری پادگان حاج عمران، تصرف شهر پیرانشهر و مناطقی از خاک ایران اسلامی به منطقه «حاج عمران» حمله کرد.
نیروهای عراقی در عملیات «حاج عمران» بنا داشتند شهر پیرانشهر را تصرف و یک جبهه جدید در منطقه کردستان ایجاد کنند که با دلاوریهای رزمندگان در این عملیات، عراق سه هزار کشته و 200 نفر اسیر داد.
در تاریخ 23 اردیبهشت سال 65 دشمن با بهکارگیری تیپ و لشگرهای متعدد و حجم آتش سنگین توپخانه و پشتیبانی نیروهای هوایی توانست در همان ابتدای عملیات ارتفاعات 2519 را به تصرف خود درآورد.
فراخوانی یگان 57 به منطقه «حاج عمران»
در آن زمان پایداری و رشادتهای نیروها مؤثر نیفتاد و دشمن با توان زیاد به پیشروی خود ادامه داد، یگان 57 لرستان که در حال تدارک برای انجام عملیات در شاخ شمیران بود، جهت سد پیشرویهای خطرناک دشمن به منطقه حاج عمران فراخوانی شد.
نیروهای اطلاعاتی، گردانهای پشتیبانی رزم و 7 گردان از لشگر 57 که متشکل از گردان انبیاء، محرم، شهدا، ثارالله، محبین، ابوذر، مالک اشتر بودند توانستند در کمترین زمان ممکن منطقه را شناسایی و با انجام تک شبانه از حرکت دشمن بعثی جلوگیری کنند.
آیت الله علم الهدی:
عناصر و جریانی در کشور به دنبال گسترش بیحجابی هستند
امام جمعه مشهد گفت: عناصر و جریانی در کشور میخواهند در کشور بیحجابی را گسترش دهند که اینها دشمن دین هستند و برداشتن حجاب همان خط دین ستیزی است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از مشهد، آیت الله سید احمد علم الهدی، در خطبههای نماز جمعه امروز مشهد با اشاره به حضور رئیسجمهور در نیویورک و موضوع الحاق ایران به سازمان شانگهای، اظهار داشت: این شرایط در زمانی به وجود آمده که کشور در حال برداشتن قدمهای متعالی است به طوری که با اتصال به پیمان شانگهای در برابر تحریمها جایگاه متعالی پیدا کرده است.
همسر شهید قدوسی گفت: بعد از شهادت پسر و همسرم، برخی به کنایه میگفتند حالا دیگر چرا از انقلاب و امام (ره) دفاع میکنید. پاسخ میدادم: «یک فرزند و همسرم را در راه انقلاب اسلامی تقدیم کردم و دیگر فرزندانم را هم برای مبارزه علیه منافقین و ضدانقلاب تربیت خواهم کردم؛ ما تا آخر ایستادهایم.»
«آیتالله قدوسی»، دادستان کل کشور چهاردهم شهریور ماه ۱۳۶۰ در عملیات ترور به شهادت رسید. در سالروز شهادت ایشان،به گفتوگویی با «نجمه سادات طباطبایی» همسر شهید قدوسی، فرزند ارشد مرحوم «علامه طباطبایی» و مادر شهید «محمدحسن قدوسی» پرداخته ایم که در ادامه میخوانید:
از نحوه آشنایی خودتان با شهید قدوسی بفرمایید.
همسر شهید قدوسی: پدرم (علامه طباطبایی) به ازدواج زود دختران معتقد بود. آیت الله قدوسی هم از شاگردان پدرم بود. در سن حدود ۱۲ سالگی با اختلاف سنی ۱۴ سال با وی ازدواج کردم. خطبه عقدمان را آیتالله شبیری قرائت کردند.
پس از ازدواج در کدام شهر ساکن شدید؟
همسر شهید قدوسی: خانه پدریام در تبریز بود. وضعیت مالی خوبی داشتیم. پس از ازدواج، همسرم جهت شرکت در کلاسهای آیت الله بروجردی و امام خمینی (ره) به شهر قم رفت و من نیز با وی همراه شدم. در قم خانه برای خودمان بود که امروز پسرم محمد حسین طبقه اول آن خانه را به خیریه اختصاص داده است، اما وقتی به تهران آمدیم در یک خانه استیجاری ساکن شدیم.
از فعالیتهای شهید آیت الله قدوسی برایمان بگویید.
همسر شهید قدوسی: همسرم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از مبارزان فعال بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز فعالیتهایش را در قالبهای دیگر ادامه داد. چند ماه بعد از پیروزی انقلاب، دادگاههای کشور با بی نظمی و مشکلات زیادی درگیر بودند. از این رو طی حکمی از سوی امام خمینی (ره) شهید قدوسی به سمت دادستانی کل کشور منصوب شد.
نام پدر:کامران
محل تولد: مشکین شهر ، روستای احمد آباد
تاریخ تولد:۱۳۳۲
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱
محل شهادت: زندان دوله تو «پیرانشهر »
نحوه شهادت: درگیری با حزب دمکرات
درجه یا سمت: پاسدار
--------------------------------------------------------------
🌷المشخصات الفردیة لشهید الدفاع المقدس
الاسم: الشهید علی میر علیزاده
اسم الاب: کامران
مکان الولادة: قریة احمد آباد، مشکین شهر
تاریخ الولادة: ۱۹۵۳
تاریخ الاستشهاد: ۱۹۸۲
مکان الاستشهاد: سجن الدولتو «پیرانشهر»
کیفیة الاستشهاد: صراع مع الحزب الدمیقراطی
الدرجة او المنصب: حارس الثورة
----------------------------------------------------------
🌷Individual Shahid's Identifications
Martyr of Holy Defense
Missing in action [eternal martyr]
Name: #Martyr_Ali_Mir_Alizadeh
Father's name: Kamran
Place of birth: Ahmadabad village, Meshkinshahr city
Date of birth: 1953
Date of martyrdom: 1982
Place of martyrdom: Piranshahr, Doulehto Prison
Way of martyrdom: Conflict with Democrat Party
Degree or Position: Guard[watchful]
رژیم بعث عراق از مفاد قطعنامه ۵۹۸ خشمگین بود ولی به روی خود نمی آورد، چرا که تصور می کرد ایران با اهدافی بلند همچون «رفع فتنه از عالم» ، «سقوط صدام» و...که برای جنگ تعیین کرده، به قطعنامه رضایت نخواهد داد.
خبر پذیرش قطعنامه توسط ایران، رژیم بعث را در کابوسی وحشتناک فرو برد؛ چرا که احساس می کردند جنگی را که ناجوانمردانه با اتکا به مستکبرین شرق و غرب و با هوس کشور گشایی آغاز کرده اند، حالا مجبورند بدون هیچگونه دستاوردی و با تحمل هزینههای سنگین باید به پایان برسانند.
آنها به روشنی دریافته بودند قطعنامه ای که صادر شده حاوی بندهایی است که حقیقت جنگ را برای افکار عمومی جهان افشا کرده و آشکارا به نفع ایران است: از جمله تعیین متجاوز، پرداخت خسارت، تعیین مرزهای بین المللی و از این رو صدام خشمگینانه زیر بار پذیرش قطعنامه ۵۹۸ نرفت و مصمم شد تا با حمله به خرمشهر و کرمانشاه، ایران و شورای امنیت سازمان ملل را در عملی انجام شده قرار داده و مجبور به صدور قطعنامه ای جدید نماید.
او برای این کار و به جهت اینکه بتواند تا حدودی از بار مسئولیت حمله پس از قطعنامه شانه خالی کند و آن را به دیگران نسبت دهد، دست به دامان منافقینی شد که در ظاهر خود را ایرانی می دانستند، اما باطنا از ابتدای انقلاب در مقابل همه ایرانیان از هر رنگ و نژاد و مذهبی ایستاده و زنان و مردان و کودکان بی گناه بسیاری را به خاک و خون کشیده بودند.
منافقین وطن فروش نیز که مورد طرد و نفرت آحاد ملت ایران قرار گرفته و مترصد فرصتی برای جنایتی مجدد بودند، خائنانه وارد این معرکه شدند. غافل از اینکه وعده الهی «ان ربک لبالمرصاد» در انتظار آنهاست و عزم شیطانی بی فروغشان با مجاهدت فرزندان غیور ملت ایران شکست خواهد خورد و دودمانشان را به باد فنا خواهد داد.
برادر محسن به محض آنکه از رسیدن منافقین به سر پل ذهاب مطلع شد، آقای هاشمی را در جریان قرار داد. برداشت آقای هاشمی این بود که این خبر بیشتر یک عملیات روانی است، اما آقا محسن که مسئله را جدی گرفته بود با هلیکوپتر خود را به اسلام آباد غرب رساند و به دستور ایشان، فرماندهان یگان ها از جمله برادران کوثری، سلیم آبادی و ... نیز به سرعت
خود را به منطقه رساندند و برادران شمخانی، رشید و وحیدی نیز در کرمانشاه مستقر شدند.
منافقین در محور غرب کشور، در منطقه قصر شیرین، سرپل ذهاب و سی کیلومتری کرمانشاه با نیروهای ما مواجه شدند و در یک نبرد هفتاد و دو ساعته، به فضل الهی رزمندگان اسلام متشکل از سپاه و ارتش و بسیج که خود را سلحشورانه از اقصی نقاط کشور به منطقه رسانده بودند در عملیاتی متحدانه با محاصره دشمن، منافقین را با تحمیل تعداد زیادی کشته، زخمی و اسیر شکست داده و تا مرز عقب راندند.
یکی از نکات جالب توجه در آن برهه و شرایط خاص، انتصاب برادر وحیدی از سوی آقا محسن بعنوان فرماندار نظامی کرمانشاه بود، چون هر لحظه ممکن بود منافقین وارد شهر شوند و همین تهدید بزرگ نیازمند تصمیمی متناسب با شرایط بود.
این عملیات در روز بعد نیز با حمله هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران با سرکوبی شدید منافقان ادامه یافت و دشمن را دچار شکست سخت و سنگینی نمود. بدین ترتیب، منافقان شکست خورده، در این تجاوز نابخردانه، متحمل تلفات و خسارات عظیمی شدند که بیش از 120 دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپارهانداز 80 میلیمتری، 150 قبضه خمپارهانداز 60 میلیمتری و 30 قبضه توپ 106 میلیمتری منهدم شد. علاوه بر آن دهها دستگاه تانک، نفربر، خودرو و نیز صدها قبضه سلاح سبک و نیز مقادیری تجهیزات پیشرفته الکترونیکی و مخابراتی به غنیمت نیروهای اسلامی درآمد. در این عملیات، 4800 نفر از منافقان نیز کشته و زخمی شدند.
از بازجویی اسراء منافقین مشخص شد که آنان در خیال خود قصد داشتند با تصرف بایگاه هلیکوپتری ارتش، سوار بر هلیکوپترها به تهران پرواز و با هجوم به زندان اوین، منافقین زندانی را آزاد نمایند و پس از آن با حمله به جماران، امام را شهید و کار جمهوری اسلامی را یکسره کنند که عنایت الهی شامل حال رزمندگان اسلام شد و با سرکوب منافقین، برگ زرین دیگری بر تاریخ افتخارات ملت ایران افزوده شد.
بر اساس روایت شهید زنده، سردار علی فضلی از عملیات مرصاد
سخن گفتن از شهیدی با ابعاد گوناگون، از اسوهای که جمع اضداد بود،از آهن و اشک، از شیر بیشه نبرد و عارف شبهای قیرگون، از پدر یتیمان و دشمن سرسخت کافران، بسیار سخت بلکه محال است.
به گزارش ایسنا، امروز ۳۱ خرداد سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران است در همین راستا مروریبر زندگی پرحادثه و سراسر تلاش، ایثار، عشق و فداکاری شهید دکتر مصطفی چمران خواهیم داشت.
چمران
سخن گفتن از شهید دکتر مصطفی چمران، این مرد عمل و نه مرد سخن، این نمونه کامل هجرت، جهاد و شهادت، این شاگرد مکتب علی(ع)، این مالک اشتر جنوب لبنان و حمزه کربلای خوزستان سخت و دشوار است. چرا که حتی نمیتوان یکی از ابعاد وجودی او را آنگونه که هست، توصیف کرد و نبایست انتظار داشت که بتوانیم تصویر کاملی در این مختصر از او ترسیم کنیم. دکتر مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ در تهران، خیابان پانزده خرداد، بازار آهنگرها، سرپولک متولد شد.
تحصیلات